حيوانات در قرآن


 

نويسنده: زهرا جهانبخش




 
پدر و مادر گرامي، شما مي توانيد ضمن اين سرگرمي داستان فيل و ابرهه را براي کودک خود تعريف کنيد.
من يکي از حيوان هاي بزرگ جنگلم . غذايم برگ گياهان و درختان است.
شايد تعجب کني اگر بگويم که خانه ي خدا را خيلي دوست دارم و يک بار هم تا نزديک هاي آن رفته ام...
چه طوري؟
يکي از سوره هاي قرآن به نام من است، اين سوره کوچک است.
اسمم در قرآن آمده است.حتي چند خط بيش تر نيست، يعني 5 خط.
خوب، اگر مرا شناختي دو تا از شگفتي هاي بدنم را نام ببر.

آفرين! «دماغ بزرگم» مي توانم با آن درخت ها را جا به جا کنم و راهم را باز کنم. حتي مي توانم دماغم را پر از آب کنم و با کمک آن دوش بگيرم.
باز هم درست گفتي!«گوش هاي پهنم»: از آن ها به جاي بادبزن استفاده مي کنم.
تو چه طور؟
آيا مي تواني با دماغت دوش بگيري و با گوش هايت خودت را باد بزني؟
امتحان نکن؛ شوخي کردم.
فقط براي اين که من را ببيني دايره هاي 1 تا 10 را به ترتيب از کم تر به بيش تر به هم وصل کن تا شکل من کامل شود.
بعد هم مرا رنگ بزن.
منبع:ماه نامه ي آموزشي - فرهنگي خردسالان ايران / ماهک شماره 11